در حالی که برخی از رسانههای ایران تصاویری از صفهای طولانی در استان
هرمزگان منتشر کردهاند خبرگزاری مهر گزارش از حمله مسلحانه به یک مرغداری
در همین استان خبر داده است.
روز جمعه خبرگزاری ایسنا تصاویری را
از صفهای طولانی برای خرید مرغ در بندرعباس، مرکز استان هرمزگان منتشر کرد
که در رسانههای ایران بازتاب داشت.
انتشار این تصاویر مقارن با
آن بود که خبرگزاری مهر در گزارشی از حمله مسلحانه به یک مرغداری در جاده
بندر تیاب از توابع میناب واقع در استان هرمزگان خبر داد.
مصطفی
ذاکری، مسئول این مرغداری، درباره این سرقت به خبرگزاری مهر گفت: «سارقان
در ساعت ۲:۳۰ دقیقه بامداد به بهانه پرسیدن آدرس به در مرغداری مراجعه
کردند و پس از پرسیدن آدرس از من درخواست آب کردند، بلافاصله پس از برگشتن
من برای آوردن آب اسلحه خود را به سمت من گرفته و مرا تهدید کردند.»
به
گفته آقای ذاکری سارقان آنها وقتی متوجه شدند که سالنهای مرغداری از مرغ
خالی است از او خواستند کردند تا جیبهایش را خالی کند و با تهدید رمز
کارتهای عابر بانک و سوخت را گرفتند و به سمت خودرو ی پارک شده در مرغداری
رفتند.
این فرد مالباخته در ادامه افزود: «درب سمت راننده با
سوئیچ باز نمیشد به همین دلیل از سمت شاگرد وارد ماشین شدند و با بازدید
از داشبورد ماشین مبلغ یک صد و ۱۰ میلیون ریال پولی را که برای خرید دانه
مرغ همراه داشتم برداشتند و پس از بستن دست و پای من و قفل کردن درب
مرغداری از بیرون با موتور سیکلت از محل متواری شدند.»
آنطور که
مسئول این مرغداری به مهر گفته، وی در نهایت توانسته دست و پای خود را باز
کند و متوجه شده که سارقان با موتورسیکلت در یک کانال آب افتادهاند و تلاش
میکنند موتور را بیرون بکشند. به گفته مسئول مرغداری به خاطر ترس از
شلیک سارقان وی از نزدیک شدن به آنها خودداری کرده است.
در حالی که
دولت برای مقابله با افزایش بهای مرغ در آستانه ماه رمضان، اقدام به توزیع
مرغ دولتی کرده، اما گزارشهای خبرگزاریهای ایران حکایت از کمبود مرغ در
بازار است به طوریکه شماری از امامان جمعه، مردم را به خوردن کمتر مرغ
توصیه کردهاند
زن جوانی اوایل سالجاری به ماموران پلیس پاکدشت مراجعه کرد و گفت توسط دو
مرد مورد آزار جنسی قرار گرفته است. پرونده برای بررسی ادعای این زن که
لاله نام دارد نزد بازپرس فرستاده و زن جوان به پزشکی قانونی معرفی شد.
متخصصان این سازمان تایید کردند لاله مورد تجاوز قرار گرفته است.
شاکی
در مورد جزییات حادثه گفت: من به همراه پسر مورد علاقهام بیرون رفته بودم
که دو مرد من را ربودند و مورد آزار جنسی قرار دادند. آنها را میشناسم و
میدانم همان حوالی کار میکنند و فکر میکنم اگر ماموران به محل بروند
میتوانند آنها را بازداشت کنند.
ساعاتی بعد ماموران به محل حادثه
رفتند و متوجه شدند مردان متجاوز دو چوپان هستند که همان حوالی
گوسفندچرانی میکنند. با شناسایی دو جوان آنها بازداشت و به دادسرا منتقل
شدند. سپس از آنجایی که تحقیقات با توجه به نوع جرم باید در دادگاه کیفری
انجام میگرفت پرونده به شعبه 78 دادگاه کیفریاستان تهران فرستاده شد. دو
چوپان در بازجوییها به تجاوز به زن جوان اعتراف کردند و گفتند: ما او را
میشناختیم. مدتها بود که در پاکدشت زندگی میکرد و
میدانستیم با مردی رابطه دارد. او شهرت خوبی در منطقه نداشت.
آنها
در مورد روز حادثه گفتند: روز حادثه سر کارمان بودیم و داشتیم گوسفندها را
برای چرا میبردیم که لاله را همراه مردی دیدیم. او را از دست مرد جوان
بیرون آوردیم و به بیابانی همان اطراف بردیم و در آنجا هر دو وی را مورد
آزار قرار دادیم. لاله سعی داشت مقاومت کند اما نتوانست و تسلیم ما شد. بعد
هم او را رها کردیم که برود. با تکمیل تحقیقات هیات قضات شعبه 78 برای
برگزاری جلسه دادگاه وقت رسیدگی تعیین کردند. در ابتدای محاکمه لاله در
جایگاه حاضر شد و شکایت خود را مطرح کرد. او گفت: روز حادثه من برای اجاره
خانه بیرون رفته بودم. پسری که دوستش داشتم همراه من بود و با هم در ماشین
او نشسته بودیم که دو مرد چوپان آمدند. آنها با چوب به ما حمله کردند.
زورشان زیاد بود و نمیتوانستیم در برابرشان مقاومت کنیم. پسری که همراه من
بود خیلی سعی کرد مقابله کند اما نتوانست. یکی از چوپانان دستان او را
گرفت و دیگری هم من را کشانکشان با خودش برد. آنها با چوب پسر جوان را کتک
زدند و به گوشهای انداختند. دو مرد چوپان به من گفتند چرا با آن جوان
بودی باید با ما هم باشی. هرچه گفتم من میخواهم با او ازدواج کنم رهایم
کنید و بگذارید بروم توجهی نکردند. حرفهای رکیکی میزدند و میگفتند تو در
محله بدنام هستی و حق نداری مثل یک زن معمولی حرف بزنی و باید به خواسته
ما تن بدهی. در نهایت دو چوپان من را در بیابانهای اطراف پاکدشت مورد آزار
قرار دادند و بعد رهایم کردند. لاله در مورد اینکه چرا دو چوپان ادعا
میکنند او زن خوشنامی نیست، گفت: من از شوهر اولم به دلیل اختلافاتی که
داشتم جدا شدم. به من به چشم یک زن مطلقه نگاه میکردند و به همین دلیل هم
هرچه دوست داشتند در موردم میگفتند در حالیکه گفتههای آنها درست نبود.
به
گزارش شرق،سپس دو متهم در جایگاه حاضر شدند. آنها اتهامشان را رد کردند و
گفتند هرچه در مرحله بازجوییها گفته بودند دروغ است. آنها ادعا کردند
شاکی با رضایت خودش با آنها ارتباط برقرار کرد.
بنا بر این گزارش
بعد از پایان دفاعیات دو مرد چوپان و وکلای آنها هیات قضات شعبه 78 وارد
شور شدند و با توجه به اعترافات متهمان در مراحل مختلف رسیدگی، آنها را به
اتهام تجاوز به عنف و آدمربایی مجرم شناختند و آنها هر کدام به یکبار
اعدام و حبس محکوم کردند
گزارش تصویری زندگی جانباز شیمیایی محمدرضا پورحسن
شاید تنها واژه «ایثار» بتواند تفسیرگر رشادت دلاورمردانی باشد که سالهای
سال میان امروز و دیروز هروله عشق می کنند . چشمان نافذ و ابری و لبهای
خشکیده و متبسم آنها گویای رنجی نهفته از سالهای جنگ است که به خاطر آن روح
بلندشان در آن فضای ملکوتی گاه متوقف می شود و گاه فریادشان در میان خانه
ها و آسایشگاهها و خیابانها برای بیداری ما از غفلتها به گوش می رسد آیا
خبری از آنهایی که به خاطر آرامش ما آسایش خویش را فدا کردند، داریم...
عکس برخورد با بدحجابی و بدپوششی در تفرجگاههای
کوهستانی تهران