عکس های خفن و با حال

مطالب جدید و خفن با حال

عکس های خفن و با حال

مطالب جدید و خفن با حال

دیدنی های ۹/۲/۱۹۸۹

 

نمایشگاه خودرو در پکن


 

ادامه مطلب ...

روز جهانی مبارزه بوسیله بالش

چند سالی است چهارم آوریل به روز مبارزه با بالش نام گذاری شده است و این مبارزه در بیش از ۱۰ کشور دنیا از جمله انگلستان، هلند، استرالیا، مالزی و … انجام می‌شود بطوریکه به محبوبیت بالایی هم دست پیدا کرده است.

در این همایش مفرح جمعیت علاقمند در نقاط تعیین شده گرد هم می‌آیند و با بالش‌هایی که معمولا با پر قو پر شده است به کتک زدن یکدیگر می‌پردازند!برای شرکت در این همایش‌ها محدودیت سنی وجود ندارد و کودکان و بزرگسالان همگی می‌توانند در این مبارزه شرکت کنند. هرچند وسیله‌ای که برای مبارزه استفاده می‌شود خطرناک نیست اما در اطراف محل برگزاری اکیپ‌های اورژانس و پزشکی هم به فعالیت می‌پردازند تا بتوانند از مصدومین احتمالی مراقبت به عمل آورند. پیشبینی می‌کنیم هرساله به تعداد کشورهای شرکت کننده افزوده شود. با هم بخشی از تصاویر گرفته شده از کشورهای مختلف در این روز را می‌بینیم: 

 

 

 

                      بقیه عکس ها در ادامه مطلب 

 

ادامه مطلب ...

دیدنی های روز ۰۸ اردیبهشت ۱۳۸۹

تصاویری حیرات انگیز از درگیری روز سه شنبه در پارلمان اوکراین بر سر تصویب لایحه تمدید نیروهای دریایی روسیه در بندری متعلق به این کشور در دریای سیاه. این لایحه در نهایت و با وجود مخالفت شدید مخالفان به تصویب نمایندگان حامی دولت رسید.

ادامه مطلب ...

داستان کشیش ؟!

کشیش پیری پس از دهها سال تلاش و کوشش و انجام وعظ و خطابه  و دعوت مردم ،عاقبت چشم از دنیا فرو بست و به دار باقی شتافت . همانطوریکه انتظارش میرفت ، او جزء لیست نجات یافته گان و داخل شوندگان به بهشت منظور شده بود. بنابراین او را  به سوی صف ورودی فردوس هدایت  نمودند.


از قضا جوانی جلوتر از او در صف قرار گرفته بود که پیراهن پر زرق و برقی به تن داشته ، ژاکت چرمی و شلوار جین پوشیده  و عینک آفتابی نیز بر چشم داشت . صف همچنان پیش میرفت تا اینکه نوبت به آن جوان رسید . مامور درب ورودی از وی نام و نشان پرسید و آن جوان نیز پس از معرفی نمودن خود ، اعلام کرد که شغلش دراین دنیا ، رانندگی بود است . مامور نگاهی به سوابق او انداخت و با همکار بغل دستی پچ پچی کرد و سپس ردائی ابریشم  به همراه شال گردن زربفتی  را بر تن آن جوان نموده و او را به بهشت داخل کردند.

نوبت به کشیش پیر رسید . طبق روال معمول از او نیز نام و نشان وشغلش را پرسیدند  و پس از تاملی اندک ، ردائی پنبه ای بر تن او کرده و او را نیز بسمت فردوس هدایت کردند . کشیش از این امر رنجیده خاطر شد و زبان به اعتراض گشود و گفت : " مگر نمیدانید که بنده  چهل سال آزگار است که مردم را موعظه کرده ام و آنها را به سوی حق دعوت نموده ام اما چرا شما آن جوان کم سن و سال را که در آن دنیا شغل معمولی داشت ،  با چنان *خلعت* گرانبهائی روانه بهشت نمودید ؟"

مامور پاسخ داد : "عزیزم ملاک و معیار پاداش ، عملکرد و نتایج آن است، شما وقتی در آن دنیا به کار مشغول بودید و مردم را موعظه میفرمودید ، همه به خواب میرفتند ، اما وقتی او به کار خود که رانندگیست مشغول میشد ، همه مردم شروع به دعا خواندن میکردند.