عکس های خفن و با حال

مطالب جدید و خفن با حال

عکس های خفن و با حال

مطالب جدید و خفن با حال

دوران بچگی

یادمه یه بار با پسر عموم قایم موشک بازی میکردم. اون رفت قایم شد.من خواستم برم دنبالش دیدم مامان شربت درست کرده. جاتون خالی شربتو خوردم. شبکه دو داشت برنامه گجتو نشون میداد. اونو هم دیدم.خلاصه نزدیک ناهار مامانم گفت حامد کو؟
پیداش کردیم طفلک زیر تخت اتاقم خوابش برده بود

معتاد اجباری

یک روزی با رفیقا ۴نفری رفته بودیم پارک...هوا هم شدیدا سرد بود...گفتیم بریم نمازخونه پارک یکم گرم شیم...داشتیم میرفتیم تو که یکی از رفیقا گوشیش زنگ خورد رفت فک بزنه...سه نفری رفتیم تو دیدیم یه مراسمی بوده دارن وسایلارو جمع میکنن...بعد فهمیدیم مراسم ترک اعتیاد بوده...جا بخاری داشتیم گرم میکردیم که اقایی اومد روبوسی کرد و گفت واقا خوشحالم میبینم به این جلسه اومدین...شماها تازه جوونید و از الان راه خودتونو پیدا کردین...افرین...افرین...گفت خوبه ادم تو جوونی ترک کنه...نه وقتی زن و بچه داره....بعد گفت خودتون سه نفرین...رفیقم برداشت گفت نه یکی دیگه بیرون مونده هرچی گفتیم نیومد ترک کنه...از خنده درخت گاز میزدیم...البته وقتی بیرون رفتیم

شلوار دایی

رفته بودم خونه مادربزرگم...از خونه که زدم بیرون دیدم داییم داره میاد سمت خونه و سامسونتش رو دو دستی گرفته پشتش...از دانشگاه میومد...بهش گفتم کی سامسونت رو این جوری میگیره،مسخرست...یه دفعه سامسونت رو داد کنار دیدم شلوارش جر خورده اونم چه جوری...بهم گفت میدونی اعصابم از چی خرابه...از اینکه اولین نفر از اتوبوس پیاده شدم و ده تا از دخترای دانشگاه پشت سر من پیاده شدن

خودکشی نا فرجام - طنز

یه دفعه خیلی تحت فشار بودم و خواستم خودم رو بکشم...عجب خری بودم من...یه راست رفتم سراغ قرص..اولین چیزی که توجهم رو جلب کرد کپسولهای شفاف و قرمز رنگ ژلوفن بودن که بد جوری چشمک میزدن..بر داشتم بخورم که چشمم افتاد به یه بسته کپسول سبز خوشرنگ و شفاف...ضمیر نا خودآگاهم پیام داد به عنوان یه استقلالی بهتره با رنگ قرمز نمیرم...سبزها رو زدم بالا...ده تا....رفتم نشستم یه گوشه منتظر عزراییل..لحظه شماری میکردم برای ورود به قبر که گلاب به روتون سر از مستراح درآوردم...آخه ده تا کپسول ژلاکس که در واقع همون روغن کرچکه....میدونم با مزه نبود ولی خوب عبرت آموز بود