عکس های خفن و با حال

مطالب جدید و خفن با حال

عکس های خفن و با حال

مطالب جدید و خفن با حال

یک معمای جالب از دکتر حسابی

معمای خیلی باحال دکتر حسابی حتما بخونین یه تست هوش خیلی باحاله

 

سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند.

 

قیمت ساعت ۳۰ هزار تومان بوده و هر کدام نفری ۱۰ هزار تومن پرداخت میکنند

تا آن ساعت را خریداری کنند…

 

بعد از رفتن آنها ، صاحب مغازه به شاگردش میگوید قیمت ساعت ۲۵ هزار تومان بوده.

 

این ۵ هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان

 

شاگرد ۲ هزار تومان را برای خود بر میدارد

ادامه مطلب ...

بخوند و بخندیدو حالشو ببرید

تلویزیون داره میگه : 


جوونا باید مسیر زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن ... 



یهو مامانم برگشته میگه : 



مسیرشون مشخصه دیگه ... 


اینترنت ..آشپزخونه... 


اینترنت...دستشویی... 


اینترنت...تخت خواب ...!!! 

……………………….
ادامه مطلب ...

خیلی جدی نگیر

خیلی جدی نگیر :))


پسرا:
1: شنیدم لپ تاپ گرفتی . مشخصاتش چیه ؟
2: 8 گیگ رم - 1 ترا هارد . . .
دخترا: ش
1: شنیدم لپ تاپ گرفتی . مشخصاتش چیه ؟
2: صورتیه ( ذوق مرگ )
:))

***

به دختره میگم داری چی کار میکنی !
میگه دارم با یکی از عشقام میچتم!!
لامصب دل نیست که اتوبان همته

***

ادامه مطلب ...

خرگوش ناقلا

خرگوش می ره تو جنگل روباه رو می بینه داره تریاک می کشه می گه: اقا روباه این چه کاریه پاشو بدوییم شاد باشیم. بعد می رن تا می رسن به گرگه می بینن داره حشیش می کشه. خرگوش می گه: آقا گرگه این چه کاریه پاشو شاد باشیم بدوییم. گرگم پا می شه می رن 3تایی می رسن به شیره می بینن داره تزریق می کنه. خرگوش می گه آقا شیره این چه کاریه پاشو بدوییم ورزش کنیم شاد باشیم. شیره می پره می خورتش. گرگ و روباه می گن چرا خوردیش این که حرف بدی نزد!؟ شیره می گه نه بابا این پدر سگ هرروز اکس می زنه می یاد مارو می دوونه!

ایرانی ها چه ها که نمیکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(طنز)

    


آیا میدانید:که فقط یک ایرانی استعداد چت کردن همزمان با ۱۸ آی دی یاهو رو داره!آیا میدانید:که فقط یک ایرانی هنگام دور زدن با ماشین، بجای استفاده از راهنما، دستش رو بیرون از ماشین میاره!
آیا میدانید:که فقط یک ایرانی میتونه بوسیله بوق ماشین از و احوالپرسی گرفته تا فحش ... استفاده کنه!...

ادامه مطلب ...

مدیر و مهندس

مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:
“ببخشید آقا؛ من قرار مهمی دارم، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟”
مرد روی زمین: بله، شما در ارتفاع حدودا  ۶ متری در طول جغرافیایی  “۴۱ ‘۲۱ ۳۷ درجه و عرض جغرافیایی “۱۸ ‘۲۴ ۱۷ درجه هستید.
مرد بالن سوار: شما باید مهندس باشید.
مرد روی زمین: بله، از کجا فهمیدید!؟”
مرد بالن سوار: چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود ولی به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟”
مرد روی زمین: شما باید مدیر باشید.
مرد بالن سوار: بله، از کجا فهمیدید!!؟؟”
مرد روی زمین: چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا می خواهید بروید، قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند. نمی دانید چگونه باید بپرسید و ضمنا اطلاعات دقیق هم به دردتان نمی خورد!