عکس های خفن و با حال

مطالب جدید و خفن با حال

عکس های خفن و با حال

مطالب جدید و خفن با حال

گردن کلفتی تحت وب

مرد حسابی من یه لینک می‌دم پنج هزار تا ویزیتور می‌فرستم این‌ور اون‌ور.

پست‌های من توی «گودر» صد تا لایک کمتر بگیره دیگه نمی‌نویسم جوجه.

من وقتی واسه کسی «کامنت» می‌ذارم، طرف اونو به عنوان یکی از افتخارات زندگیش قاب می‌گیره.

آرشیو پست‌های من رو بخوای چک کنی، آخریش رو باید با عزرائیل بخونی.

«گوگل ویو» رو من توی ایران آوردم.

کامنت‌هایی که من پاک می‌کنم از پای پست‌هام، به تو بدم می‌ری با اعتبارشون زن می‌گیری.

چند ماهه توی «مسنجر» جرأت نکردم چراغم رو روشن کنم.

«وحید آنلاین» رو می‌شناسی؟ اولین بار من براش مسنجر نصب کردم.

هر کدوم از توییت‌هام این‌قدر ری‌توییت می‌شه تا کل توئیت می‌شه RT.

اونایی که منو تو ریدر دنبال می‌کنن دیگه نیاز به وبگردی ندارن.

تو یه عکس با «شورت اینترنتی» داری، حرف می‌زنی؟

تو اصلاً می‌دونی وقتی یکی رو توی «فرفر» آنساب کنی و طرف خودکشی کنه یعنی چی؟

بیشین بینم. نشستی؟ تو همین فاصله آمار ویزیتورام هزار تا رفته بالا.

پستی که «نیم‌فاصله» رو رعایت نکرده باشه من اصلاً نمی‌خونم.

حس کامنت تأیید کردن نیست. دارم می‌رم شمال. اومدم شاید چند تاش رو تأیید کنم.

اون چیزی که واسه تو پسته، واسه من توییته.

«بالاترین» رو من «بالاترین» کردم.

مرد حسابی اندازه‌ی تعداد کامنت‌هات حرف بزن.

صبح یه ویدیو می‌ذارم توی «یوتیوب»، ظهر سر از سی.ان.ان در می‌آره.

یه زمانی توی کنفرانس‌های مسنجر کسی نمی‌تونست تاک رو ازم بگیره. حالا چه همه واسه ما شاخ شدن.

«اپرا وینفری» ازم خواسته اسم وبلاگم رو توی برنامه‌اش بیاره. اون‌وقت تو التماس «نوبت شما» رو می‌کنی؟

من رو این‌جوری نگاه نکن. یه زمانی می‌خواستم رئیس‌جمهور «سیصد و شصت» بشم.

صفحه ششم‌ام توی «فیس بوک» داره پر می‌شه. حس باز کردن هفتمیش نیست.